۲۲ شهریور ۱۴۰۴
انرژی خورشیدی در کشاورزی؛ فرصت سبز یا تهدید پنهان برای منابع آب و توسعه پایدار
✍️ *زهرا وصالی*
با تصویب اعتبار بیسابقه ۲۰ هزار میلیارد تومانی در قانون بودجه سال جاری برای توسعه انرژی خورشیدی در اراضی کشاورزی، دولت گام بلندی در مسیر گذار به انرژیهای پاک برداشته است. این طرح که قرار است بیش از ۳۱ هزار مزرعه خورشیدی را در سراسر کشور تجهیز کند، در نگاه نخست، نویدبخش کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، کاهش هزینههای برق کشاورزان، و افزایش درآمد از فروش برق مازاد است. اما در لایههای پنهان، نگرانیهای جدی درباره پیامدهای زیستمحیطی، منابع آب زیرزمینی، عدالت اجتماعی و پایداری اقتصادی مطرح شده که اگر مسئولان همه موارد فنی را در نظر نگیرند، میتواند این فرصت سبز را به تهدیدی خاموش بدل کند.
⚡ ظرفیت تولید؛ عددها چه میگویند؟
برآوردهای فنی نشان میدهد که با توجه به هزینه متوسط احداث هر مگاوات نیروگاه خورشیدی در ایران (حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان)، اعتبار ۲۰ هزار میلیارد تومانی میتواند منجر به احداث ۱۰۰۰ تا ۱۳۳۰ مگاوات ظرفیت جدید شود. این میزان تولید برق معادل ۱.۶ تا ۲.۱ میلیارد کیلوواتساعت در سال است که توان تأمین انرژی بیش از ۵۰۰ هزار خانوار یا هزاران چاه کشاورزی را دارد.
انرژی رایگان، برداشت بیرویه
در مناطق کمآب کشور، چاههای کشاورزی که پیشتر با برق شبکه و سهمیهبندی فعال بودند، اکنون با پنلهای خورشیدی به منبع انرژی دائمی و رایگان دست مییابند. این تحول، اگرچه از منظر انرژی مثبت است، اما در غیاب نظارت دقیق، میتواند منجر به افزایش ساعات پمپاژ، برداشت خارج از سهمیه، و افت شدید سطح سفرههای آب زیرزمینی شود.
در برخی استانها، چاههای مجهز به انرژی خورشیدی میتوانند بدون نصب کنتور هوشمند آب فعالیت کنند و هیچ ابزار کنترلی برای حجم برداشت وجود نداشته باشد. این وضعیت، بهویژه در دشتهای بحرانی، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای منابع طبیعی کشور داشته باشد.
تجارب جهانی؛ درسهایی از موفقیت و بحران
– آلمان: سیاستهای تضمینی خرید برق و اجرای کشاورزی زیر پنلها باعث افزایش درآمد کشاورزان و پذیرش اجتماعی بالا شد.
– استرالیا: استفاده از پنلها بهعنوان سایهبان دامها، همزیستی انرژی و کشاورزی را بدون کاهش عملکرد عملی کرد.
– کالیفرنیا: مشوقهای مالی و آموزشهای محلی موجب رشد نیروگاههای خانوادگی و کاهش هزینههای انرژی شد.
– هند: نبود سقف برداشت و نظارت کافی، منجر به افت شدید سطح آب زیرزمینی شد.
– مصر: اجرای پروژهها بدون مشارکت محلی باعث مقاومت اجتماعی و تخریب منظر طبیعی شد.
– برزیل: عدم تطابق فناوری با اقلیم مرطوب باعث کاهش عملکرد پنلها و شکست پروژهها شد.
چالشهای سیاستی و خلأهای قانونی در ایران
تحلیلها نشان میدهد که سیاستهای فعلی ایران در توسعه انرژی خورشیدی در کشاورزی با چندخلأ جدی مواجهاند:
– نبود قانون صریح برای مشروطسازی نصب پنل به کنتور هوشمند آب و برق
– فقدان آییننامه اجرایی برای سهمیهبندی آب در چاههای خورشیدی
– نبود چارچوب حقوقی برای بازیافت پنلها پس از پایان عمر مفید
– عدم هماهنگی قانونی بین وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی، محیط زیست و اقتصاد
– نبود مقررات برای مالکیت جمعی یا تعاونیهای روستایی
– فقدان تضمین خرید برق تولیدی با نرخ پایدار
– نبود الزام ارزیابی زیستمحیطی پیش از اجرای پروژهها در اراضی کشاورزی
این خلأها نهتنها مانع بهرهبرداری مسئولانه از انرژی خورشیدی میشوند، بلکه زمینهساز بحرانهای اجتماعی و زیستمحیطی در آینده خواهند بود.
تفاوتهای منطقهای؛ هشدار دکتر محسن موسوی درباره مازندران
دکتر محسن موسوی، پژوهشگر و فعال حوزه آب و محیط زیست، در تحلیل خود از اجرای طرحهای خورشیدی در کشاورزی ایران، به تفاوتهای ژرف در شرایط هیدروژئولوژیکی مناطق مختلف کشور اشاره میکند:
«در بسیاری از نقاط ایران، عمق آبهای زیرزمینی بسیار زیاد است و استفاده از انرژی خورشیدی برای پمپاژ آب نیازمند سرمایهگذاری کلان در تجهیزات پرقدرت است هزینهای که کشاورزان خرد توان پرداخت آن را ندارند. اما در شمال کشور، بهویژه استان مازندران، عمق آب زیرزمینی بسیار کم است و همین موضوع باعث میشود که انرژی خورشیدی در این منطقه از نظر اقتصادی کاملاً توجیهپذیر باشد.»
وی در ادامه هشدار میدهد:
«اتفاقاً همین سهولت دسترسی به آب در مازندران، در صورت نبود نظارت دقیق، میتواند خطرات جدیتری بههمراه داشته باشد. اگر برداشت آب با انرژی رایگان و بدون محدودیت انجام شود، منابع آب زیرزمینی این استان که نقش حیاتی در کشاورزی و اکوسیستمهای محلی دارند، در معرض تهدید جدی قرار خواهند گرفت.»
این هشدار نشان میدهد که اجرای پروژههای خورشیدی در مازندران و شهرهایی که عمق اب زیرزمینی در انها کم است، باید با حساسیت و سختگیری بیشتری همراه باشد. الزام نصب کنتورهای هوشمند، سهمیهبندی دقیق، و آموزش کشاورزان درباره مدیریت پایدار منابع آب، در این مناطق نهتنها ضروری بلکه حیاتی است.
پیشنهادات اجرایی برای مدیران و نهادهای ملی
برای بهرهبرداری مسئولانه از این فرصت و جلوگیری از بحرانهای احتمالی، مجموعهای از اقدامات ضروری پیشنهاد میشود:
🔹 سیاستگذاری
– مشروطسازی نصب پنل به مجوز رسمی چاه
– الزام نصب کنتور هوشمند آب و برق
– تدوین آییننامه نظارت بر سقف برداشت آب بر اساس اقلیم و نوع محصول
🔹 زیرساخت و فناوری
– ایجاد سامانه ملی یکپارچه برای پایش مصرف برق و آب
– توسعه سامانههای آبیاری هوشمند و سنسورهای رطوبت خاک
– طراحی مراکز بازیافت پنلهای خورشیدی در سطح منطقهای
🔹 مشارکت و آموزش
– تشکیل تعاونیهای محلی برای نظارت جمعی
– آموزش کشاورزان درباره پایداری منابع آب و مدیریت انرژی
– استفاده از کشاورزان پیشرو بهعنوان الگوهای محلی
🔹 عدالت اجتماعی
– طراحی تسهیلات ویژه برای کشاورزان خرد
– کنترل تمرکز منابع در دست کشاورزان بزرگ
– اجرای مدلهای مالی مشارکتی و پرداختهای تضمینی بهموقع
سخن پایانی
انرژی خورشیدی میتواند نقطه عطفی در تحول کشاورزی ایران باشد اما تنها در صورتی که با نظارت دقیق، سیاستگذاری چندلایه، مشارکت فعال کشاورزان، و آیندهنگری زیستمحیطی همراه شود. غفلت از منابع آب زیرزمینی، عدالت اجتماعی و زیرساختهای فنی در این مسیر، نهتنها بحران زیستمحیطی ایجاد میکند، بلکه اعتماد عمومی به سیاستهای انرژی را نیز تضعیف خواهد کرد.
اکنون زمان آن رسیده که توسعه انرژیهای پاک با نگاه مسئولانه، چندبعدی و آیندهنگر همراه شود. این گزارش، تنها هشدارها و مواردی را که بایستی در بکارگیری این انرژی در چاههای کشاورزی مدنظر قرار گیرد را پوشش میدهد و لزوم بازنگری در سیاستها و در نظر گرفتن موارد فنی خاص را پیش از آنکه منابع حیاتی کشور قربانی غفلت شوند، تذکر میدهد.




