مهشید گودرزیان: امروز قرار است به مناسبت روز خبرنگار نشستی با حضور تعدادی از فعالان این حوزه در استانداری برگزار شود. از قبل می توان حدس زد که بخش عمده ای از بیانات خیلی ها در باب تقدیر و تقدیس جایگاه خبرنگاران خواهد بود و استاندار محترم همچون اسلافش چندتایی دستور به مدیرکل ارشاد خواهد داد و قطعاً تاکید خواهد کرد که مطالبات این صنف پیگیری شود!
آقایان و خانم هایی که در این نشست شرکت خواهید کرد بدانید و آگاه باشید اولین و اساسی ترین و ینیادی ترین مطالبه تان چیزی جز تهیه یک بانک اطلاعاتی جامع از فعالان و شاغلین این عرصه نباید باشد.تا نباشد این بانک اطلاعاتی(که مدتهاست برایش گلو پاره کرده ایم) هیچ مطالبه ای خواه برگزاری دوره آموزشی باشد، خواه مسکن باشد، خواه بیمه باشد و خواه دریافت وام و تسهیلات یا هرچه و هرچه، برآوردنی نخواهد بود و یقین بدانید تا اراده ای عملی و دستوری قاطعانه و صریح با تعیین ضرب العجل برای تهیه آن از سوی استاندار صادر نشود،امروز هر وعده ای که به شما بدهند جز رویا و شعار نخواهد بود و در کنار همان وعده های سالهای پیش دفن خواهد شد.
سر و سامان دادن به این بلبشوی رسانه ای استان بدون دسترسی به بانک اطلاعاتی هرگز ممکن نخواهد بود. تا ندانیم و ندانند دقیقا چه تعداد خبرنگار و روزنامه نگار زن یا مرد، با چه تحصیلاتی در چه بازه سنی در کدام شهرها و روستاهای استان فعالند به هیچ وعده ای نباید دل خوش داشت. تا ندانیم و ندانند چه تعداد از شاغلین این حوزه سرپرست خانوارند،چه تعداد تحصیلات مرتبط با این حوزه دارند،چه تعدادشان کارمندند و چه تعدادی تنها و تنها از مسیر این حرفه ارتزاق میکنند،چه تعداد دارای گواهینامه های معتبر مقدماتی و تکمیلی روزنامه نگاری اند و … صدور هرگونه دستور برای پیگیری مطالبات دنبال نخودسیاه فرستادن همه ماست. باور کنید با دستان خالی از اطلاعات نمی توان به رویارویی با این همه چالش و معضل برخاست و هر کس که غیر از این بگوید،شک نکنید حقه باز و فریبکار است.
مطبوعات استان ما صنف ندارند.ندارند چون اسیر لجبازی های متولیانشان در ارشاد استان شده اند. یک موش را هم اگر بگذارید سر یک کوچه بن بست و هزاربار برود و ببیند به جایی نمی رسد، بار هزار و یکم بالاخره مسیرش را تغییر می دهد و کوچه ای دیگر را امتحان می کند. این متولیان اما به همین اندازه هم درک نکردند این کوچه ای که برای ثبت خانه مطبوعات می روند بن بست است و باید راهی دیگر برای انجامش بیابند. نتیجه اش هم این شد که رسیدیم به جایی که امروز ما نه صنف داریم و نه نداریم! در این به هم ریختگی و به لطف یک اساسنامه گل و گشاد پر از اشکال، منفعت طلبانی عنان کار را به دست گرفتند که تا توانستند تاختند. از این سو دهانشان را پر کردند که سهمیه گوشت یخ زده برای اعضا گرفتیم و از آن سو به پشتوانه اعتبار نام و جایگاه خانه، پیمانکاری روابط عمومی ادارات را قرق کردند.
بزرگواران! «تهیه بانک اطلاعاتی از شاغلین عرصه رسانه استان» اولین، جدی ترین،مهم ترین و اساسی ترین مطالبه ماست. خیلی ها احتمالا از آن استقبال نخواهند کرد چون شفافیت به سودشان نخواهد بود. چون نانشان در این آشفتگی ها بسی چرب تر خواهد بود.اما شما لطفا…حتما این را بخواهید و باور کنید:
شفافیت معجزه می کند!