پایگاه خبری پریشهر

رنج صید در دریایی که به سختی نان می دهد/دریا دیگر برکت ندارد

رنج صید در دریایی که به سختی نان می دهد/دریا دیگر برکت ندارد

۱۱ آذر ۱۴۰۳


رنج صید در دریایی که به سختی نان می دهد/دریا دیگر برکت ندارد

129440 150x150 - رنج صید در دریایی که به سختی نان می دهد/دریا دیگر برکت ندارد
دریا دیگر برکت ندارد

الهام رئوفی فر- مشکلات صیادان قصه پرغصه ای است که سالها تکرار شده اما همچنان لاینحل از دولتی به دولت دیگر انتقال پیدا می کند، گویی مسئولان هم علاقه ای به حفظ پیشه صیادی با رفع چالش های پیش روی آنها ندارند.

ساعت هنوز از شش بامداد نگذشته و آفتاب از آن‌سوی ساحل دریا بیرون نزده است که صیادها یک به یک از کومه‌ها بیرون می‌آیند. آنها با انبوهی از آرزوها و چالش‌ها، هر روز صبح زود به امید صید ماهی دل به دریا می‌زنند.

دریا آرام است و صیادها از همان صبح زود به باد فکر می‌کنند. باد موافق، باد دلپذیر و نسیم دلنشین دریا برای صیادها همه‌چیز است. این را مظاهر یکی از صیادان گلستانی وقتی که به همراه دیگر صیادها می‌خواهد به آب بزند می‌گوید: باد برای صیاد واجب است. باید بدانیم که از کجا می‌آید و می‌رود. امروز باد خوبی داریم. با این جمله مظاهر به سمت قایق‌ها و تراکتورها می‌رویم.

برخلاف تصور عمومی، بیشتر بار صید را تراکتورها به دوش می‌کشند. قایق‌ها را سوار تراکتور به آب می‌برند و از آنجا شناور در آب به کمک قایق‌ها، توری لاکش یا همان تور صیادی را به آب می‌اندازند. قایق حمل تور تا ۲ کیلومتر دورتر از ساحل با کمک قایق موتوری به سمت عمق دریا می‌رود. بعد از آن تور پله پله و متر به متر در دریا پهن می‌شود و ما همزمان با حرکت گهواره‌ای قایق بزرگ حمل تور که حدود ۱۴۰۰ متر طول دارد، از زندگی صیادی حرف می‌زنیم.

مظاهر که سن و سال زیادی دارد و چم و خم کار را خوب بلد است همزمان که سرب‌های تور را در آب رها می‌کند، می‌گوید: دریا دیگر برکت ندارد؛ مخصوصا در منطقه ما.

تور را در دریا باز کرده‌ایم. گرچه کار دست دیگری است و من نظاره‌گر هستم. آهسته در امتداد مسیر انحنایی که تور در آب جای گرفته بر می‌گردیم و حالا نوبت ریسمانی است که قرار است تور را به تراکتورهای ساحل برساند. از اینجای کار نوبت تراکتور است که تور را آهسته آهسته به سمت ساحل بکشاند.

حوالی ساحل، صیادان دیگر منتظرند. عمق آب کم است و نزدیکی‌های ساحل، قایق‌ها بر صفحه‌ای فلزی سوار می‌شوند و تراکتورها آنها را تا ساحل می‌کشند. بعد ریسمان تور به دیسک دواری در انتهای تراکتور وصل می‌شود و شروع به چرخش می‌کند. ساعت هنوز ۱۰ صبح نشده است، نوبت صبحانه است و چای داغ بر اجاق نفتی کومه‌های صیادی.

هنگام تناول صبحانه گپی با تعدادی از صیادان می زنم. با کمی معاشرت به خوبی می توان دریافت که آنها پس از پدرانشان در دهه های گذشته به امیدی این حرفه را دنبال کردند. برای آنان، این فصل فقط زمان صید نیست؛ بلکه فرصتی است برای زنده نگه‌داشتن آداب کهن، سنتی است که از دل خانواده‌ها نسل به نسل به ارث رسیده اما این روزها به واسطه سختی معیشت آنها را از ادامه شغل اجدادشان پشیمان کرده و به همین خاطر است که راه فرزندانشان را از این حرفه جدا کردند.

 

اسحاق نام یکی از صیادان اس4714389 - رنج صید در دریایی که به سختی نان می دهد/دریا دیگر برکت نداردت که برایم از رشته تحصیلی پسرش و دانشگاهش تعریف می کند و با دلخوری ادامه می دهد: اجازه ندادیم فرزندانمان سراغ این شغل بیایند. نگاه کنید سطح سواد در جامعه صیادی چقدر پایین است. همین است که مجبوریم به درآمد بخور و نمیر قناعت کنیم. فرزندانمان را فرستادیم درس بخوانند تا اینجا نیایند.

او می افزاید: در گذشته زندگی از راه صیادی بهتر بود. دریا، ماهی بهتری داشت و زندگی هم آنقدر سخت نشده بود. ما در حقیقت با درآمد صید زندگی نمی‌کنیم و تمام فصل غیرصید را مشغول کارگری هستیم. سال گذشته برای خانه خودمان فقط هشت کیلوگرم ماهی خورشتی بردم؛ یعنی از ماهی‌ای که صید می‌کنیم هم چیزی نصیب خودمان و زن و بچه‌مان نمی‌شود. دریا مثل قبل ماهی ندارد.

عبدالکمال که به نسبت سایر صیادان چهره جوانتری دارد اینجا به میان کلام اسحاق می آید و می گوید: مهمترین مشکل در حال حاضر گرانی ادوات است که هزینه‌ها را افزایش داده و سود را به میزان قابل توجهی کم کرده است. از طرفی قایق‌های ما بسیار فرسوده است و هزینهٔ خرید و تعمیر هم بالاست. حالا هزینه های بنزین که بماند زیرا سهمیهٔ بنزین اصلاً کفاف صید را نمی‌دهد.

او ادامه می دهد: باقی صیادان خزر هم گلایه هایشان از همین دست هست در بسیاری از موارد، مشکلات همه‌مان یکی است. به همین خاطر هم خیلی ها در این ۱۵ سال گذشته کار را رها کرده و به کارگری برای تامین معاش خانواده روی آوردند.

پژمان یکی دیگر از صیادانی است که از ابتدا میلی به گفتگو نداشت اما انگار نتوانست بیش از این سکوت را تحمل کند و اینگونه سخنش را آغاز می کند: همهٔ اینها را بگذار کنار، یک تور، فقط یک تور جدید الان بالای سه میلیارد تومان تمام می‌شود. می‌پرسی چرا تورها را تعمیر نمی‌کنید؟ کجا بدهیم تعمیر؟ تورهای ما از زاهدان می‌آید و هیچ مکانی برای تعمیر وجود ندارد. آنچه صیادها اینجا انجام می‌دهند وصله و پینه است.

4556634 - رنج صید در دریایی که به سختی نان می دهد/دریا دیگر برکت ندارد
رنج صید در دریایی که به سختی نان می دهد/دریا دیگر برکت ندارد

او اضافه می کند: با همهٔ این تفاسیر ما با قایق‌های مستهلک و لاکش‌های وصله‌پینه‌ای می‌رویم از دریایی صید کنیم که ماهی ندارد. من نمی‌دانم آمارهای شیلات بر چه اساسی صادر می‌شود. بیا بیین آب دریا تا کجا عقب رفته است. الان باید چهار تا هشت متر جلوتر تراکتورها را راه بیاندازیم و لاکش بندیم.

پژمان لقمه نانی را که در دست داشت بر زمین می گذارد و با صدایی بلندتر از چند لحظه قبل به حالتی عصبی می گوید: حدود ۲۰ سال قبل نه‌تنها صیادی شغل پررونقی بود بلکه مشاغل زیادی مثل ساخت قایق، توربافی و مانند آن هم در یک زنجیره با آن فعال بودند. امروز قایق‌ها همه وارداتی است و هزینه‌های بافت تور هم آنقدر بالاست که همه صیادها تورشان را وصله و پینه می‌کنند. ما تا مجبور نباشیم سراغ خرید ادوات جدید نمی‌رویم، چون هزینه‌ها بسیار بالاست.

ساعت از ۲عصر گذشته است. تراکتورها تور را تا کرانه ساحل آورده‌اند. از اینجای کار، نوبت دست‌هاست که تور را آهسته از آب خارج کنند. بیرون‌کشیدن کامل تور یک ساعتی زمان می‌برد. تور در هر متر خالی بیرون می‌آید. می‌پرسم پس ماهی‌ها کجا هستند؟

صیادی که دیگران دایی‌ احمد صدایش می‌کنند و سنش بیشتر از دیگران است، جایی میانه دریا را نشان می‌دهد که فوج فوج پرنده ماهی‌خوار صف کشیده‌اند. می‌گوید: ماهی‌ها آنجا هستند. هر روز اگر یک تور پر ماهی داشتیم که دیگر از خدا چیزی نمی‌خواستیم، اما ماهی آن آخرهاست؛ بعضی‌هایشان سهم ماهی‌خوارها و بعضی‌ها سهم ما.

ساعت از چهار بعد از ظهر گذشته که کار به آخر می‌رسد. تور از دریا بیرون است. دایی‌خلیل می‌گوید که صید بدی نیست. تور بیرون است، اما کار ماهی‌گیرها تمام نشده است. باید با ترتیب خاصی تور را جمع کنند. ماهی‌ها همه باید بار زده و روانه بازار شوند. صیادها تا آخر شب کار دارند و بعد برای استراحت می‌روند؛ فردا هم برای آنها روزی است با روزی و پرمشقت.

بر اساس گزارش اداره کل شیلات استان گلستان صیادان در قالب ۱۸ شرکت تعاونی به روش صید پره، از مهرماه سال جاری تا فروردین ۱۴۰۴  در ۱۱۰ کیلومتر از سواحل دریای خزر در شهرستان گمیشان، ترکمن و بندرگز تور‌های خود را به خزر خواهند انداخت تا از سخاوت دریا برای تامین معاش خانواده هایشان بهره ببرند. اما مشکلات حوزه صیادی باز هم در پایان زمان صید به فراموشی سپرده می شود و برای سال آینده دوباره تکرار می شود. فارغ از اینکه این قشر زحمتکش چه رنجی برای گذران امور در سال های عمرشان پشت سر خواهند گذاشت.

 

درباره نویسنده خبر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *