به گزارش ندای مردم در یادداشت این فعال اجتماعی آمده است ؛گلستان استانی جوان،اما با آرزوهای بسیار و مطالبات بحقی که مردم برای توسعه و پیشرفت آن دارند لیکن تا شرایط مطلوب مسیر طولانی باید طی شود.
این استان دارای مواهب الهی مانند طبیعت،دریا،دشت،خاک حاصلخیز،هوای پاک و مهمتر منابع انسانی توانمند، متخصص و برجسته تر آنکه نگارستانی از ایران را با همه اقوام در خود داراست.
از سوی دیگر نگارستان ایران اسلامی هم مرز با کشورهای حاشیه دریای خزر بوده و این امر مهم بر”توانمند سازی اقتصاد استان”افزوده است.
حال با این وجود و ظرفیتهای بالقوه در استان،گلستان همچنان نیاز به توجه و کارهای مهمتر دارد.
اگر چه در طول دهه های پیشین کارها و خدماتی انجام شد،لیکن برازنده مردم گلستان نیست.
از مهمترین علل عدم پیشرفت متوازن استان را میتوان به”انتصاب مدیران ارشد استان”اشاره کرد.
” گلستان اسیر بازی جریانهای سیاسی” و اثرگذاری پشت پرده نشیننان و دولت سایه و جریان سازانی که هدایت سیاسی استان از هر دو جریان در دست دارند، شده است که بلایی خانمان سوز است.
با روی کار آمدن اصلاح طلبان و اصولگرایان هر کدام “قامت خمیده های جریان” جوان میشوند و میخواهند دوباره تجارب خود را با تصاحب کرسی مدیریت رخ نمایانند اما انگار نه اینکه نسلهای بعد از آنها هم پرورش یافتند و شایستگی هایی پیدا کردند.
عملا تصمیمات استان برای بزرگترین رویدادهای سیاسی چون انتصابات را پشت پرده نشینان سیاسی از هر دو جریان میگیرند و در نظر دارند تا عمری به بلندای قرن بر استان،دولتی در سایه باشند و حافظ منافع اقتصادی و سیاسی خود و حلقه های اصلی جریان یا گروه و … باشند.
حاصله این انتصابات وامداری به جریانهای سیاسی میشود انتخاب مدیران کلی که امروز شاهد آن هستیم، که نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم نمیتوانند آنها را جمع کنند چون کرسی مدیریت را با پشتیبانی دولتهای سایه اختیار کردند که ناچار به حفظ منافع حامیان و گوش به فرمان سایه نشیننان باشند.
آفت و آسیب بزرگ مدیر ارشد وامدار به جریان،گروه و اشخاص این است که فرصت خدمت به استان را ندارد و همه ارکان مدیریت در استان از انتصاب مدیران میانی تا شهرستانی و حتی توزیع منابع و امتیازات را باید برای وام دهندگان سیاسی هزینه کنند و این بلا و مصیبت از گذشته تا کنون بدنه استان را موریانه گونه تخریب کرد و عملا آنکه آسیب میبینند مردم استان گلستان هستن که با کوله باری از خرابیها و نارساییها که متاسفانه به واسطه مدیران وامدار و تحمیلی بدست می آید.
گلستان”مرد میدان” میخواهد و فارغ از جریان های سیاسی،تا بتواند ظرفیتهای استان را شناسایی و برای بارور سازی و توانمند سازی آن اقدام کند.
شان مردم گلستان این نیست که پس از دهه ها مدیر استانی به صراحت از ناترازی آمار واقعی تسهیلات اشتغال پایدار با اشتغال یافتگان میگوید و بدتر آنکه استان به بیماری مدیریت در حوزه بهداشت و درمان گرفتار است که به یقین درمان مدیریت این بخش استان خود سختتر از درمان بیماران مبتلا شده است.
گلایه های بسیار مردم استان از خدمات اجتماعی در حوزه بهداشت و درمان تا فعالان اقتصادی و تولیدی برای ناترازی و ناهماهنگی نظام بانکی استان و طرح هایی که عمرشان از کلنگ زنی به بیش از دو دهه می رسد و ادامه آن جاده های مرگ و دهها بایدهایی که هنوز در شایدها باقی مانده است.
و حال خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل …….والسلام