ایرج رمضانی
مطبوعات در جهان جزو موثرترین ابزار بر رویدادهای سیاسی اجتماعی کشورها و حتی رفتار انسانها در جوامع هستند . تاثیری که می تواند تا حد انقلابات در حوزه سیاسی و تغییر فرهنگها و نگرش مردم در حوزه اجتماعی گسترش داشته باشد.
در همین راستا نشریات محلی وظیفه سنگین تری دارند به این دلیل که باید در حوزه بومی کلیه اوضاع اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی را را رصد کرده و به فراخور ، پیگیر رشد ، ارتقاء و اصلاح آن باشند . اگر رسانه های محلی بتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند ، آن وقت نقش صدای مردم بودن خود را به بهترین وجه ایفا کرده اند.
نگاهی گذرا به نشریات محلی گلستان با دارا بودن حدود ۷۰ نشریه مکتوب ( بدون در نظر گرفتن نشریات دانشگاهی) از آینده روشنی برای ما حکایت نمی کند، این رسانه ها که در بدیهی ترین تعریف باید صدای مردم باشند متاسفانه به تریبون دستگاههای دولتی مبدل شده اند . فارغ از تعداد بسیار اندکی نشریه که مطالب تولیدی دارند اما اغلب به جز کپی برداری مطلق از خبرگزاری ها و اخبار روابط عمومی ، حرفی برای گفتن ندارند و اگر بدانید همین کپی برداری را هم به صورت حرفه ای انجام نداده و اصول روزنامه نگاری را رعایت نمی کنند، اوضاع بغرنج تری راتصور خواهید کرد. لذا با این مسیری که حوزه اطلاع رسانی نشریات در پیش گرفته است هیچگاه باعث رشد ، توسعه و آگاهی نخواهد شد .
بررسی ها حاکی از آن است برخی نشریات صرفا برای ممانعت از لغو مجوز و دریافت یارانه دولتی که همه آنها کم و بیش از آن بهره مند هستند ، مبادرت به انتشار می کنند . تا زمانی که این روند در حوزه روزنامه نگاری وجود دارد و به نشریه با عنوان محل درآمد و چاپ به هر قیمتی نگاه می کنند سیر نزولی این جایگاه همچنان ادامه خواهد داشت. ناگفته پیداست رسانه هایی که بارها عوامل آن از نبود درآمد و به صرفه نبودن نگهداری نشریه گله مندند اما در اقدامی عجیب ۸ و یا ۱۶ صفحه ای چاپ می کنند. و در این ۱۶ صفحه یک گزارش تولیدی ندارند پس هدفی جز دلایل فوق باقی نمی ماند. این عمل زمانی غم انگیز تر می شود که بدانید حتی تعداد انگشت شمار روزنامه نگارانی هم که صاحب رسانه هستند و باید الگوی دیگران باشند هم گوی سبقت را در کپی برداری از دیگران ربوده اند.
اینکه برخی با شان و جایگاه خبرنگار چه کرده اند که روزنامه نگاران این قدر حد خود را به اندازه روابط عمومی ادارات پایین کشیده اند نیاز به واکاوی و تحلیل عمیق دارد و بد نیست در کنار همه نقدهایی که روزنامه نگاران دارند سوزنی هم به خود بزنند و دستاوردهای خودرا نیز ارزیابی کنند . این خودارزیابی را مردم جامعه در صورت نارضایتی ، با سکوت و گاهی با نخواندن و نخریدن و گاهی هم در گپ وگفت های دوستانه نشان می دهند.
عدم مطالعه گردانندگان نشریه در حوزه های عمومی و تخصصی، صفحه آرایی های ضعیف ، نبود خط مشی و سیاست گذاری در رسانه متبوع، ناآگاهی برخی مدیران مسئول در حوزه روزنامه نگاری ، عدم خلاقیت ، دولتی بودن مطبوعات، تیترفروشی ، عدم بکارگیری عکاس خبری ، و مهمتر از همه نداشتن تحلیل رویدادها و ضعف گزارش نویسی در نشریات به خوبی مشهود است. نشریه ای که از سرمقاله، یادداشت، گزارش، خبر تولیدی، تیتر و عکس مبتنی بر اصول روزنامه نگاری تهی است و هزینه و زمانی برای زیبایی صفحات آن هم صرف نمی شود انتظار نیست بیشتر از همان ۱۰۰ نسخه منتشر شود که اگر بشود به تمام درختانی که برای آن قطع شده اند و به تعداد جمعیت این سرزمین که در یارانه آن سهم دارند، مدیون است.
اگر انتظار داشته باشیم که رسانه های سراسری برای استان ها دغدغه داشته باشند توقع بیهوده ای است چرا که آنها وظایف و رسالت ملی خود را دارند ولی رسانه های محلی بر ضعف و کاستی های منطقه خود به خوبی آگاهند و وظیفه مسلم آنهاست که از مراجع مختلف مطالبات استان خود را پیگیری نمایند.
روزنامه نگار با ویژگی ذاتی خود که منتقد بودن است ، و اساسی ترین رسالت خبرنگاری است باید قلم را به طرف کسانی نشانه بگیرد که در مسئولیت های حساس و تاثیرگذار و بیشتر از هر شخص یا نهاد دیگری جوانب زندگی مردم را در اختیار دارند و با چشمان ریزبین و قدرت تجزیه و تحلیل چراغ راه و راهنمای آنان بوده ، نه اینکه مسئول پوشش خطاها و لغزش های ایشان باشند.
البته واضح و مبرهن است که روزنامه نگاران در بدترین شرایط مالی و معیشتی و شغلی قرار دارند و با وجود سختی حرفه،اغلب آنها فاقد بیمه،مسکن و حتی شغل دیگری هستند و با کمترین درآمد که حتی قادر به حرکت چرخ زندگی آنها نیست فعالیت می کنند ولی هیچ کدام از این عوامل نافی این نیست که این عمل صرفا برای رفع تکلیف و در پایین ترین سطح کیفیت به سرانجام برسد.
آری باید بپذیریم که صدای مردم بودن سخت است و ممکن است تاوان و تبعاتی داشته باشد که از تحمل و توان خیلی از افراد خارج است اما چه بخواهیم و یا نخواهیم کسی که حرفه خبرنگاری را بر می گزیند باید خود را در سطح آسیب های این حرفه بالا ببرد و گرنه خیلی زود از این قطار پیاده می شود و یا متاسفانه در لباس خبرنگار اما بدور از شان و جایگاه آن در همان سطح باقی می ماند.
امید است این فعالان خستگی ناپذیر وبی ادعای حوزه اطلاع رسانی با وجود همه سختی ها همچنان در کنار مردم جامعه خود محکم و استوار بر بلندای آگاهی و رشد گام برداشته و در راستای اهداف و رسالت مطبوعاتی خویش ایفای نقش نمایند.