پایگاه خبری پریشهر- هشتمین نشست دورهمیهای فرهنگی با حضور اهالی فرهنگ، هنر و رسانه به میزبانی سرای فرهنگ و رسانهی گلستان با موضوع معرفی محمد احمدی جهانگرد گرگانی که از ۴۶ کشور دیدن کرد، در کاخ موزهی شهر برگزار شد.
جهانگرد گرگانی سخنانش را با ذکر جالبترین خاطرهاش در هندوستان شروع کرد و گفت: با اتوبوس در حال رفتن به کشمیر بودیم که وقت اذان شد. از راننده خواستم که دقایقی اتوبوس را برای نماز خواندن من متوقف کند. یک مسجد قدیمی در همان حوالی بود که وقتی داخل آن شدم، دیدم در قسمتهای دیگری از مسجد، هندوها و سیکها در آرامش مشغول عبادت هستند. با خودم گفتم چه خوب است که سازمان ملل این مسجد را الگوی جهان بداند. اگر انسانها به عقاید یکدیگر احترام بگذارند، دیگر جنگی در کار نخواهد بود. من این خاطره را عصارهی همهی سفرهایم میدانم.
احمدی با اشاره به ایران، یونان، رم و مصر به عنوان ۴ تمدن بزرگ باستانی جهان گفت: اهرام ثلاثهی مصر را بردگان زیر فشار ساختند و شمار زیادی از آنان در این راه کشته شدند. کولوسئوم که بزرگترین و معروفترین بنای روم باستان است، کاربردی غیر انسانی داشت و تماشاگاه جنگ و خونریزی گلادیاتورها و بردهها بود. در واقع تماشای مرگ بردگان تفریح مردم روم باستان بود. اما در ایران، بر اساس الواح به دست آمده در تخت جمشید، هیچکس به طور رایگان کار نمیکرد. تمام کارگران حقوق میگرفتند، بیمه داشتند و از کرامت انسانی برخوردار بودند.
وی در ادامه به تمجید از معماری ایرانیان در دورههای بعد پرداخت و گفت: تاج محل توسط استاد عیسی شیرازی برای ارجمند بانو بیگم، ملکهی مصر و همسر اکبر شاه ساخته شد. عظمت تاج محل در حدی است که بیل کلینتون، رئیس جمهور اسبق آمریکا بعد از دیدار از تاج محل، در سخنرانیاش در مجلس هند، گفته بود مردم دنیا به دو دسته تقسیم میشوند: دستهای که تاج محل را دیده و عدهای که تاج محل را ندیدهاند. احمدی در ادامه به شرح بازدیدش از سازمان ملل پرداخت و گفت: منشور کوروش به زبان فارسی و انگلیسی در سرسرای اصلی سازمان ملل نصب شده و این افتخار ما ایرانیان است که حداقل بخشی از اعلامیهی حقوق بشر سازمان ملل برگرفته از این منشور است. این موضوع بسیار برای ما خوشایند است که از بین تمام ملتها، ایرانیان در حقوق بشر پیشگام بودهاند.
وی تاکید بسیاری بر پررنگ بودن نام ایران در موزههای دنیا داشت و در همین باره گفت: موزههای دنیا مملو از اشیای باستانی تمدن ایران است. من ۶ بار از موزهی لوور فرانسه دیدن کردم. در این موزه ستونها و دیوارههایی از تخت جمشید وجود داشت. گویی که مکانی مشابه تخت جمشید در موزه ساختهاند. همچنین محرابهای ایرانی هم در جهان شهرت دارند. من به شخصه آنها را در موزهی کلیولند، متروپولیتن و آتلانتا دیدهام. یکی از چیزهای جالبی که من در موزهی کلیولند دیدم، چادر آقا محمدخان قاجار بود. در همان بخش، شاهنامههای مصوری هم بودند که در نوع خود جالب بود. بعد از بازدید از موزههای سراسر دنیا به این نتیجه رسیدم که اگر بنا باشد تنها یک دقیقه به هر یک از اشیای بخش ایران در موزههای دنیا چشم بدوزیم، یک سال تمام طول میکشد که تمام آنها را از نظر بگذرانیم.
این جهانگرد گرگانی بخشی از سخنانش را به اقوام ایرانیالاصل ساکن دیگر کشورها اختصاص داد و گفت: در تانزانیا قوم بزرگی به اسم آفرو- شیرازی وجود دارد که اجدادشان هزار سال پیش به آفریقا رفتند و با سیاهپوستها وصلت کردند. این افراد رنگینپوست هستند. در عین حال، فامیلی تمامیشان شیرازی است، مسلمان هستند و اعیادی مثل نوروز را جشن میگیرند. همچنین در شهر مومباسای کنیا، روستایی به نام بلوچستان وجود دارد که ۲ هزار بلوچی ساکن آنجا هستند. اجداد این افراد نیز ۵۰۰ سال پیش از بلوچستان به کنیا مهاجرت کرده بودند. در برمه هم افرادی تحت عنوان مغول وجود داشتند که شیعه بودند. اما چهرههایشان شبیه ایرانیها بود. حتی فامیلی آنها هم ایرانی بود. گویا زمان حکومت مغولها در ایران، اجداد این قوم که همگی ایرانی بودند از طریق جادهی ابریشم به آن منطقه رفته و ازدواج درونگروهی کردند و به همین خاطر، چهرههایشان ایرانی مانده است. جالب آنجا بود که مثل ما مداحی داشتند و حتی کل مداحیهایشان فارسی بود و خودشان مطلقا متوجه آن نمیشدند و فقط متونی که از اجدادشان نسل به نسل منتقل شده بود را میخواندند.
احمدی که جهانگردیاش را با هزینههای شخصی انجام داده، به شرح نمونهای از مدیریت مالی سفرهایش پرداخت: در فرودگاه مسکو، تاجری با ۱۰۰ دلار تاکسی گرفته بود و از من خواست با او شریک بشوم. طوری که ۵۰ دلار از هزینهی تاکسی را بدهم. اما من به او گفتم که میخواهم با ۱ دلار بروم. باورش نمیشد. در نهایت، من با نیم دلار سوار اتوبوس شدم و خودم را به مترو رساندم و با نیم دلار باقی، تا مرکز شهر رفتم.
احمدی نه تنها در جهانگردی، که در ایرانگردی نیز فعال بوده. وی در همین باره گفت: به جز سیستان بلوچستان، به تمام استانها سفر کردم. به برخی از استانها به دفعات و به برخی دیگر تنها ۱ بار. به طور مثال حدود ۳۰ بار به اصفهان سفر کردم و تنها ۱ بار به بوشهر.
وی ضمن تاکید بر فرهنگسازی دربارهی حفظ آثار باستانی، محیط زیست و گونههای جانوری به انتقاد از رفتار مردم پرداخت و گفت: من نه مسئولیتی داشتهام و نه مسئولیتی خواهم داشت. در این مورد هم معتقدم اول باید از خود مردم آغاز شود. مردم ما باید متوجه شوند که پل خواجو جای یادگاری نوشتن نیست. در مورد برخورد با حیوانات باید از خود بپرسیم که چرا در ایران کبوترها و گنجشکها به انسانها نزدیک نمیشوند؟ من در سفر اسلواکی قصد خوردن ناهار داشتم که کبوترها روی سر و پاهای من نشستند و میخواستند غذای من را بخورند. طوری که من غرق در کبوتر شدم. در نهایت هم غذایم را به آنها دادم. اما در ایران اگر کبوتری گرسنه هم باشد و شما با مشتی گندم نزدیکش شوید، باز هم پیش شما نمیآید. شکار در کشور ما قدری زیاد است که حیوانات تا صدای ماشین را میشنوند، فرار میکنند. در حالی که در آمریکا و آفریقا حیوانات به شما نزدیک میشوند.
احمدی یکی دیگر از جالبترین خاطراتش را مربوط به سفر لائوس دانست و ضمن بیان اینکه ایران در این کشور سفارتخانه ندارد، گفت: برایمان سوال پیش آمده بود که اگر پول یا مدارکمان دزدیده شود، چه خواهد شد؟ یک پاکستانی آنجا بود که به من گفت مردم لائوس با واژهای به نام سرقت آشنایی ندارند. طوری که اگه کیف پر از دلارتان را کنار خیابان بگذارید، یک ماه بعد میتوانید برای بردن کیف بیایید. من باورم نمیشد. اما دیدم که موتورسوارها سوئیچ موتور و کلاه کاسکتشان را روی موتور میگذارند و به بازار میروند. یک روز ساعت سه بعدازظهر که به بازار رفتم، دیدم هیچکس در بازار نیست و اصلا هیچ مغازهای در ندارد. این در حالی است که لائوسیها مردم فقیری هستند.